محل تبلیغات شما



امروزه از هر دانش‌آموز در کلاس انتظار می‌رود که ساکت، خوش‌رفتار و مۆدب باشد. به نظر نمی‌رسد در چنین محیطی شور و هیجان لازمه‌ یادگیری وجود داشته باشد. (اگرچه بسیاری از معلمان شیوه‌هایی را برای ایجاد سرگرمی و انرژی در کلاس به کار می‌برند تا دانش‌آموزان بسیاری از این انرژی روحیه گرفته و به کار ادامه دهند.) منفعل‌بودن مخالف روحیه‌ کودکی و نوجوانی است. نوجوانی به ویژه سن شور و احساسات است، پسران و دختران مشتاقانه می‌طلبند تا در یادگیری ها و تجربیاتی پرشور با
1: دانش‌آموزان فعالیت‌هایی را دوست دارند که سرگرم‌کننده، جذاب و رقابتی باشد. 2: دانش‌آموزان از فعالیت‌های خسته‌کننده بیزارند. 3: در صورتی که خستگی تداوم یابد آن ها سرگرمی‌ها و کارهایی از خود بروز می‌دهند که معمولاً موردپسند ما نمی‌باشد. این نکات را از‌ آغاز تاریخ یا حداقل چندین قرن پیش شناخته‌ایم اما اغلب به آن ها فکر نمی‌کنیم.‌
فرض کنیم که درصد بالایی از دانش‌آموزان مدرسه را دوست ندارند و در این مورد که مواد درسی را نیز مفید به حال خود نمی‌دانند با هم توافق داشته باشیم. حال باید فکر کنیم که چگونه مدرسه‌ای مطلوب برای دانش‌آموزان بسازیم که آن را دوست داشته باشند. باید راه کارهایی را کشف کنیم که بتواند دانش‌‌آموزان را جذب نموده و آنان را با میل و رغبت در محیط مدرسه نگاه دارد. راه کارهای پیشنهاد شده از پنج قسمت تشکیل شده‌اند.
دانش‌آموزان به چه چیزی احتیاج دارند؟ نیازهای آنان در ارتباط با مدرسه و کلاس درس عبارتند از: 1 - امنیت 2- امید 3- پذیرش و مقبولیت 4- شأن و احترام 5- قدرت 6- لذت و سرگرمی 7- شایستگی این نیازها با علایق یا خواست‌ها متفاوتند زیرا آن ها تمنای مدام دانش‌آموزان هستند. برای مثال پذیرش و مقبولیت، هنگامی که دانش‌آموز احساس کند از طرف معلم مورد پذیرش نمی‌باشد ضمن احساس بی‌اتکایی و بی‌اهمیت بودن سعی خواهد کرد که مقبولیت و پذیرش را از همسالان و شاید برخی از همسالان
اغلب دانش‌آموزان زمانی از مدرسه لذت می‌برند که به یادگیری با شیوه‌های خود تشویق شوند. آن ها دوست ندارند که معلم مرتباً به آن ها بگوید که چه بکنید، دوست ندارند برای مدت طولانی ساکت نشسته و تنها شنونده باشند. دوست ندارند خودشان به تنهایی کار کنند. دوست ندارند که فقط حقایق مربوط به دانش را حفظ کنند و تکالیف طولانی و تکراری انجام دهند، هم‌چنین دوست ندارند در موقعیتی رقابت کنند که فقط همیشه دو یا سه نفر معینی برنده این رقابت باشند.
به محض آنکه دانش‌آموزی راه یا شیوه یادگیری خود را انتخاب کند می‌تواند عناوین مورد علاقه خود را برگزیند. معلمان از این که کل طرح درس، با واگذاری حق انتخاب به دانش‌آموزان درهم می‌ریزد و کارشان را دچار مشکل می‌کند، کمتر به آن ها حق انتخاب می‌دهند. در حالی که چنین نیست. دانش‌آموزان در عین انتخاب می‌توانند عناوین معین درسی را دنبال کنند. برای مثال اگر دانش‌آموزی از خواندن مطلبی درباره گیاهان و چگونگی رشد آن ها اکراه دارد، شما می‌توانید به او حق انتخاب بدهید.
‌1: اطلاعات مربوط به یکی از مهارت‌های مهم باشد. 2: اطلاعات برای یادگیری مورد درخواست دانش‌آموزان باشد. 3: اطلاعات از دیدگاه معلم به طور کلی، برای دانش‌آموزان مفید واقع شود. 4: اطلاعات برای آمادگی امتحان ورودی به کالج یا دانشگاه مورد نیاز باشد. به اعتقاد من، هم بعد کسب دانش (نظری) و هم بعد مهارت‌آموزی (عملی) هر دو برای دانش‌آموزان ضروری است. تعلیم و تربیت مستم آموزش دانش است، زیرا دانش ما را در ارتباط با جهان، گذشته، آینده و جامعه‌مان قرار می‌دهد.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بارسلونا نقد شامپوی رفع سفیدی مو